این عدد، مَنو یاد یک خاطرهٔ زیبا انداخت.((قسمت اول))

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_صلی_علی_محمد_و_آله_محمد_و_عجل_فرجهم
#تعریف_یک_خاطرهٔ_زیبا
دیروز داشتم به این عدد 42 نگاه میکردم که من رو یاد یه خاطره‌ی فوق‌العاده شیرین و زیبای زندگیم انداخت، و دلم نیومد که پست نکنم.! اگر دوست داشتید تا آخر بخونید حتماً.
🕊📲
🌟کلاس سوم دبستان بودم و زنگِ قرآن بود. وقتی معلم وارد کلاس شد، همه‌ی بچه ها طبق معمول بلند شدند و صلوات فرستادند. و بعدش معلم درس جدید رو داد و سؤال و جواب و.. چند دقیقه به پایان کلاس مونده بود که معلم گفت:«بچه‌ها ۳ سوره رو انتخاب میکنم و شما باید تا فردا یکیشون رو حفظ کنید و برای من از حفظ بخونید. سوره‌ی "قارعة" و "آیةالکرسی" و.. هست.» ((شرمنده، سومین سوره رو یادم نیست دوستان.)) نمیدونم چرا، ولی وقتی به آیةالکرسی نگاه کردم، خیلی به دلم نشست؛ و تصمیم گرفتم که آیةالکرسی رو حفظ کنم.!
اون روز که برگشتم خونه، با خوشحالی قضیه رو برای خانوادم تعریف کردم، و ازشون خواستم که کمکم کنند. سریع تکالیف دیگه‌ی خودمو انجام دادم تا بتونم وقتمو برای حفظ سوره، آزاد کنم. یکی با موبایل صداشو ضبط کرد، و از من خواست با دقت به اون صوت گوش بدم و مدام تکرارش کنم. من با ذوق و شوق اون سوره رو میشنیدم و میخوندم و انقدر تکرار کردم تا تونستم حفظش کنم.😊
ادامه‌ی متن در پست بعدی..
دیدگاه ها (۰)

این عدد مَنو یاد یک خاطرهٔ زیبا انداخت:((قسمت دوم))

این عدد مَنو یاد یک خاطرهٔ زیبا انداخت:((قسمت ۳ و آخر))

«حواسمون باشه حقیقت رو توی گردش دوران، گُم نکنیم.»

توئیت استاد رائفی پور:🕊#قاآنی_یعنی_قاسم_سلیمانی👍

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت دوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط